الف ـ مشاوره در امور نظامی
1 . مشورت در جنگ بدر.
پیامبر اکرم (ص) در نبرد بدر در سه مرحله با اصحاب خود مشورت کردند :
الف. دربارهی اینکه آیا با قریش بجنگند یا نه؟ ابتدا ابوبکر بیان کرد : سران قریش و دلاوران در این نبرد شرکت دارند و ما آمادگی کامل برای جنگ با آنان را نداریم. پیامبرخدا (ص) دستور داد : بنشین، بعد عمر بلند شد و همان صحبت ابوبکر را تکرار کرد. پیامبر خدا (ص) فرمود : بنشین. سپس مقداد بلند شد و گفت: ای رسول خدا (ص) قلوب ما با شما است آنچه را خدا به شما دستور داده، همان را انجام بده، ما نیز در رکاب شما جنگ میکنیم. پیامبرخدا (ص) خوشحال گردید و در حق او دعا کرد. (27) در پایان سعدبن معاذ انصاری برخاست و گفت : ای پیامبرخدا (ص) ما به تو ایمان آوردهایم هر چه شما تصمیم بگیرد ما از شما اطاعت میکنیم؛ و از روبرو شدن با دشمن نمیترسیم ما را به فرمان خداوند به هر نقطهای که صلاح است روانه کن. پیامبرخدا (ص) بلافاصله فرمان حرکت صادر کرد و فرمود: حرکت کنید، بشارت باد به شما که ...(28).
ب. پیامبر خدا (ص) دربارهی محل اردوگاه که کجا باشد نیز مشورت کردند. نظر حباب بن منظر مورد تأیید قرار گرفت.
ج. رسول خدا (ص) در مورد چگونگی برخورد با اسیران بدر نظر خواست، بعضی کشتن آنان را ترجیح دادند و بسیاری آزادی آنان را در قبال پرداخت فدیه مطرح کردند. پیامبر با گروه دوم موافقت کرد. (29).
2 . مشورت در جنگ احد.
پیامبرگرامی اسلام (ص) در به اره ی روش مبارزه در جنگ احد که در داخل شهر بمانند و به ایجاد استحکامات دفاعی بپردازند و یا در بیرون شهر اردو بزنند و جلوی هجوم دشمن را بگیرند به مشورت پرداخت. در نتیجه، پیامبر خروج از شهر را بر قلعه داری و جنگ تن به تن در مدینه ترجیح داد و پس از تعیین شیوه دفاع به خانه رفت و زره به تن کرد. (30).
3 . مشورت در جنگ احزاب.
زمانی که رسول خدا (ص) توسط جاسوسان از نقشه نظامی احزاب بر ضد اسلام اطلاع یافت جلسه شورا تشکیل داد. که در خارج مدینه آرایش جنگی بگیرد یا داخل شهر به دفاع بپردازد. پس از تبادل نظر، بر این شدند که کوه «سلع» را تکیه گاه قرار داده و در پیشاپیش جبهه جنگ، طبق نظر سلمان فارسی خندق حفر کنند و مانع هجوم دشمن شوند. (31) رسول خدا (ص) نیز در کندن خندق همانند دیگران کلنگ به دست گرفت. (32).
4 . مشورت در جنگ خیبر.
پیامبر گرامی اسلام (ص) در مورد فتح قلعهی خیبر نیز مشورت کردند و پس از بررسی زمینهای خیبر به نظر یکی از جنگجویان و دلاوران اسلام به نام «حباب بن منذر» اتفاق کردند و جنگ را به پشت نخلها منتقل کردند و در طول گرفتن خیبر، هر روز افسران و پیامبر خدا (ص) از آن جا به سوی دژها میآمدند و شبانگاه به ارتش باز میگشتند و با مشورتهای سربازان اسلام قلعههای خیبر یکی پس از دیگری بدست آنها فتح شدند. (33).
5 . مشورت در جنگ تبوک.
هنگامی که سپاه اسلام برای جلوگیری از حمله احتمالی ارتش روم به سرزمین تبوک رسید اثری از ارتش روم نبود. پیامبر گرامی اسلام (ص) به مشورت پرداخت که آیا پیشروی کنند یا به مدینه بر گردند. بنا به پیشنهاد اصحاب، مراجعت را - به دلیل خستگی سپاه اسلام بر اثر مشکلات زیادی که در طی راه تبوک دیده بودند - ترجیح داد. مسلمانان در این مسافرت به هدف خود، که پراکنده ساختن ارتش روم بود، رسیدند و بیم و هراس شدیدی در دل رومیان افکنده بودند. (34).
6 .پیامبر خدا (ص) در نبردهای بنی قریظه، بنی نضیر و همچنین در مورد صلح حدیبیه و فتح مکه نیز با اصحاب خویش مشورت کردند و نظر آنان را جویا شدند.
ب. مشورت در امور غیر نظامی.
پیامبر اکرم (ص) در امور غیرنظامی و غیر جنگی در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امور فردی و خانوادگی و غیره نیز مشورت میکردند. این مسأله بیانگر این مطلب است که مشورت و شورا به عنوان یک امر ضروری فقط منحصر به امور نظامی نیست. بلکه اگر در همه مسائل مورد توجه قرار گیرد نتایج در خشانی در پی خواهد داشت.
برخی از مشورتهای پیامبر (ص) در امور غیر نظامی عبارت است از :
1 . رسول خدا (ص) در مورد کسانی که به عایشه تهمت زدند، با اصحابش مشورت کرد و نظر آنان را جویا شد. از جمله کسانی که پیامبر اکرم (ص) دربارهی این موضوع با آنان مشورت کردند، حضرت علی (علیه السلام) و اسامه بن زید بود. اهل سنت در ذیل آیات 11-16 سوره نور که مربوط به «افک» (تهمت عظیم) است، مطالبی در به اره تهمت به عایشه آوردهاند و به مواردی ازمشورت پیامبر اکرم (ص) با اصحاب و مشورت اصحاب با نبی اکرم اشاره کردهاند.
2. پیامبر اکرم (ص) درخصوص اعزام افراد برای اداره امور یک منطقه و تبلیغ و اعطای مسئوولیت به افراد به منظور مدیریت و استانداری و فرمانداری حکومت بخشی از مناطق زیر نظر خویش با اصحاب مشورت میکرد. یاران پیامبر نیز، با پیروی از این سنت نیکو، با پیامبر اکرم (ص) در امور مختلف به مشورت میپرداختند. همچنین با همدیگر نیز مشورت میکردند. (35).
10. حفظ یکپارچگى سپاه
سپاهیان اسلام با الهام از تعالیم الهی نبی اکرم انسجام، هماهنگى و یکدلى ویژهاى برخوردار بودند. روابط آمیخته با دشمنى و نفرت آمیز روزگار جاهلیت جایش را به برادرى اسلامى داده بود. این امر کینه دشمنان و منافقان حسود را در پىداشت. آنان پیوسته به دنبال فتنهگرى و طرح مسائل اختلاف انگیز بودند، شاید بتوانند وحدت سپاه اسلام را از میان ببرند. از سوى دیگر، پیامبر خدا (ص) به عنوان پیشوایى الهى و فرماندهى نظامى به نقش یکپارچگى رزمندگان اسلام در سرنوشت جنگ، آگاهى کامل داشت. از این رو، پیوسته در حفظ یکپارچگى سپاه و جلوگیرى از بروز حوادث تفرقهآمیز تلاش مىکرد.
بروز اختلاف میان رزمندگان اسلام در زمان پیامبرخدا (ص) بسیار اندک است که این نشانه فرماندهى خردمندانه و موفقیّت آمیز آن حضرت است؛ شاید تنها مورد اختلاف میان رزمندگان اسلام جنگ بنى مصطلق بود که سپاهیان اسلام در آستانه نزاع و درگیرى قرار گرفتند. پیامبر خدا (ص) به جاى آنکه طرفین دعوا را مورد باز خواست قرار دهد، فرمان حرکت سپاه را صادر کرد و در نتیجه نزاع به کلی پایان یافت.
11. تشویق سپاهیان کارآمد.
پیامبرخدا (ص) به فرماندگان و جنگجویان شجاع و با رشادت احترام مىگذاشت و آنان را تشویق مىکرد. تشویقهای آن حضرت همیشه معنوى بود و هرگز چهره مادت نداشت. البته ایشان از چنان نفوذ معنوى در میان رزمندگان برخوردار بود که تشویق ایشان براى آنان بالاترین افتخار به حساب مىآمد. تاریخ اسلام، موردى از اینکه پیامبراکرم (ص) جز با قدردانى معنوى رزمندهاى را مورد توجه قرار داده باشد ثبت نکرده است و این بالاترین میزان موفقیت براى یک فرمانده نظامى است که سربازانش به پاداشهای معنوى او دلخوش باشند و براى رسیدن به کالاى دنیوى و مادى نکوشند.
12. آزادسازى اسیران
رسول خدا (ص) تلاش میکرد تا با شیوههای مختلف زمینه آزاد ساختن اسیران را فراهم سازد. نمونههاى این کار در جنگهای بسیارى دیده مىشود. در جنگ بدر در مدت کوتاهى اسیران آزاد شدند. فدیه آنان به میزانى تعیین شد که توانگر و فقیر بتواند آزاد شود. حضرت در جنگ بنىمصطلق با دختر رئیس این قبیله ازدواج کرد و به دنبال آن همه اسیران به دلیل اینکه خویشاوندان همسر پیامبراکرم (ص) بودند، آزاد شدند. شاید یکى از دلایل ازدواج پیامبرخدا (ص) نیز همین بود. (36).
13 .جنگ ضربتی (برق آسا).
رسول خدا (ص) بر یورش ناگهانی (جنگ برق آسا) تأکید داشت. این نوع جنگ، در زمان و مکان مناسب صورت میگرفت و زمان زیادی هم نمیبرد. بلکه به سرعت و در زمانی کوتاه انجام میگرفت. در این یورش ناگهانی نیرو و ساز و برگ اندکی مورد استفاده قرار میگرفت. این اقدام برتری کمَی نیروهای دشمن را جبران میکرد. در جنگهای بدر، خندق و حنین از این شیوه استفاده شده است. (37).
14 . جنگ روانی (وحشت انداختن در دل دشمن).
یکی از شیوههای مهم جنگی رسول خدا (ص) ایجاد رعب و ترس در دل دشمن بود. پیامبر در فتح مکه به لشکریان خود برای ایجاد ترس و وحشت در دل مردم شهر، دستور داد در ده هزار نقطه آتش برافروزند. این کار سبب شد مشرکان تسلیم شوند، در نتیجه مکه بدون جنگ و خونریزی فتح شد. (38).
15. ایجاد روحیه در مواقع بحرانی.
پیامبر اکرم (ص) در مواقع حساس و بحرانی به یارانش روحیه میداد. مانند جنگ احزاب که رسول خدا (ص) در آن شرایط سخت برای تقویت روحیه یارانش پیش گویی کرد که خداوند یمن و شام و مشرق و ایران را برای من فتح خواهد کرد. (39).
نتیجه گیری.
اساس کار انبیاء الهی هدایت انسانها بود، وظیفه رسول خدا (ص) نیز هدایت مردم براساس پند، اندرز و موعظه است، اما وقتی که با سرسختى و مقابله دشمنان اسلام مواجه میشد، دست به شمشیر میبرد و به دفاع از اسلام میپرداخت هر چند پیامبر خدا (ص) گاه از امدادهاى غیبى بهرهمند مىشد، ولى نبردهای ایشان به طور کامل رنگ بشرى داشت و با ابزار و شیوههاى همان روزگار صورت مىگرفت. پیامبر خدا (ص) خود در جنگها شرکت میکرد و فرماندهای شجاع، دلیر، مهربان، دور اندیش وآرام بود.
پیامبر اکرم (ص) علاوه بر اینکه دارای تمام ویژگیهای برجستهی فرماندهی بودند، همهی اصول نظامی را نیز رعایت میکردند. تمام تلاش رسول گرامى اسلام (ص) بر این مبنا بود که میزان تلفات جنگ کم باشد. پیامبر اسلام (ص) از مشرکان و کسانی که دارای انگیزههای مادی بودند در جنگ استفاده نمیکرد. پیامبر اکرم (ص) تلاش میکردند تا همهی جنگها در سرزمین دشمن انجام گیرد. پیامبر (ص) باب گفت و گوى سیاسى را باز نگه مىداشت، بسیار موقعشناس بود و با رزمندگان اسلام مشورت مىکرد. در حفظ یکپارچگى سپاه مىکوشید و سپاهیان کار آمد را تشویق میکرد.
پی نوشت ها :
1. کارشناسی ارشد رشته تاریخ اسلام (مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین اصفهان).
2. ابن منظور، لسان العرب، ج 7، ص 454 .
3. حسین، عبدالمحمدی، در آمدی بر سیره اهل بیت، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، 1389، ص 27.
4. مرتضی، مطهری، سیری در سیره ی نبوی، ص 53 .
5. علامه مجاسی، بحار الانوار، الوفاء بیروت - لبنان،1404، ج 16، ص 116 .
6. جمعی از نویسندگان، ارزیابى جنگهای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، ص 127.
7. ابن هشام، السیرة النبویه، ج 2، ص 315 .
8. جمعی از نویسندگان، همان، 129 .
9. همان، ص 130 .
10. زرکلی، الاعلام، ج 2،176.
11. ابن هشام، السیرة النبویه، ج 2، ص 67 .
12. اصغر، منتظر القائم، تاریخ اسلام (تا سال چهلم هجری)،1384، ص 148 .
13. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 21، ص 216 .
14. جمعی از نویسندگان، همان، 133.
15. صبحی صالح، نهج البلاغه، شماره 9، ص 520 .
16. محمد، ری شهری، میزان الحکمة، ج 3، صص 327 - 328 .
17. محمود، شیث صالح، الرسول القائد، ص 103.
18. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج 2، ص 805- 808.
19. واقدی، المغازی، ج 3، ص 924 .
20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 52 .تاریخ طبری، ج 2، ص 564 . سیره ابن هشام، ج 2، ص 187 . المغازی واقدی، صص 440-480.
21. جمعی از نویسندگان، همان، ص 122.
22. اصغر، منتظر القائم، تاریخ اسلام، ص 174.
23. ابن هشام، السیرة النبویه، ج 2، ص 316.
24. سورهی شوری، آیات 38 - 39.
25. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 74، ص 141 .
26. محمد جواد، حیدری خراسانی، مشورت در سیره پیامبر، ص 16 .
27. جعفر، سبحانی، فرو غ ابدیت، بوستان کتاب قم، 1380، ج 1، ص 492.
28. همان، ص 495.
29. ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج 2، صص 116- 137 .
30. همان، صص 148 - 164.
31. همان، صص 164 -184 .
32. محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج 2، 570.س.
33. جعفر، سبحانی، همان، ج 2، ص 245.
34. حسین، عبد المحمدی، در آمدی بر سیره اهل بیت، ص 200.
35. محمد جواد، حیدری خراسانی، همان ص 16 .
36. جمعی از نویسندگان، همان، ص 124.
37. محمد رضا، هروتر، مترجم، اصغر، قائدان، مدیریت نظامی در نبردهای پیامبر (ص).
38. اصغر، منتظر القائم، همان، ص 174 . واقدی، المغازی، سج 2، ص 815 .
39. ابن هشام، السیرة النبویه، ج 2، ص 219 . واقدی، المغازی، ج 2، ص 450 .
فهرست منابع.
1. ابن اثیر، ابوالحسن علی بن ابی الکریم، الکامل فی تاریخ، ج 2 .بیروت، دار صادر، 1385 ق.
2. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 2. بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405 ق.
3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7 . بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408 ق.
4. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج 2 . تحقیق مصطفی السعاده، بیروت، دارالمعرفه، 1380 ق.
5. جمعی از نویسندگان، ارزیابى جنگهای پیامبر (ص)، تاریخ اسلام/مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران، تهران: معاونت آموزش سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، 1376.
6. حیدری خراسانی، محمد جواد، مشورت در سیره پیامبر. قم، دلیل ما، چاپ سوم، 1372 .
7. ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج 3 . تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی ایران، 1375 .
8. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج 2. اتمام الاعلام (ذیل لکتاب الاعلام لخیر الدین الزرکلی) / نزار اباظة؛ محمد ریاض المالح، مشخصات نشر : بیروت : دارصادر، 1999 م. = 1378.
9. سبحانی، جعفر، فرو غ ابدیت، بوستان کتاب قم، 1380، ج 1،2.
10. شیث صالح، محمود، الرسول القائد. بیروت، دار المعرفه، 1409 ق.
11. صبحی صالح، نهج البلاغه، شماره 9 . قم، دلیل ما، 1369 .
12. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج 2 . تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دارالمعارث، 1381 ق.
13. عبدالمحمدی، حسین، در آمدی بر سیره اهل بیت، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، 1389.
14. علامه مجاسی، محمد باقر، بحار الانوار، الوفاء بیروت - لبنان،1404، ج 16، 21، 74.
15. مطهری، مرتضی، سیری در سیره ی نبوی. تهران، صدرا، 1380 .
16. منتظر القائم، اصغر، تاریخ اسلام (تا سال چهلم هجری)، تهران، 1384 .
17. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج 2، 3 . تحقیق مارسدن جونز، بیروت، مؤسسه الاعلی للمطبوعات، 1409 ق.
18. ضاهر وتر، مدیریت نظامی در نبردهای پیامبر اکرم (ص) ترجمه و تحقیق : اصغر قائدان، تهران، صریر، 1374 .